خبرگزاری فارس - گروه سینما: محمد کارت پیش از ساخت اولین فیلم بلندش، مستندها و فیلمهای کوتاه بسیاری را ساخته که جوایزی را هم برایش به همراه داشته است.
او در نخستین اثر سینماییاش که با همراهی ۲ فیلمنامهنویس جوانتر از خودش نوشته، فضایی جنوب شهری را ترسیم کرده است اما تأکید دارد قصدش از این فیلم نقد جنوب شهریها نیست، چرا که خودش هم بزرگ شده همین محلات است.
کارت در «شنای پروانه» خط بطلانی بر لات بازی و لاابالی گری میکشد و از دل تباهی، قهرمانی زخمخورده اما دوستداشتنی را به مخاطب معرفی میکند.
شنای پروانه داستان ناموس پرستی است و این موضوع پای همه خانواده را به میان میکشد. با زندانی شدن پسر بزرگ خانواده (هاشم با بازی امیر آقایی)، اطرافیان از پسر کوچکتر (حجت با بازی جواد عزتی) توقع دارند برای آزادی برادرش کاری کند. او که همیشه سعی داشته از فضای جاهلی و الواطی برادرش فاصله داشته باشد، حالا مجبور است وارد همان فضاها بشود تا عامل مشکلاتشان را پیدا کند.
محمد کارت به واسطه تجربه زیسته خود در ساخت مستندهایی همچون «بختک» کاملا با این فضاها آشناست و حتی در آن مستند با قمه لاتها زخمی هم شده است. او تأکید دارد این جغرافیا را از طریق فضای مجازی و اینستاگرام لمس نکرده، بلکه خودش دیده است. به همین دلیل میزانسنی دقیق را در فیلم شاهد هستیم.
در کنار این نورپردازی، صحنه آرایی و گریم دقیق، بازیهای فوقالعادهای را هم شاهد هستیم. امیر آقایی در نقش یک گنده لات بسیار موفق ظاهر شده و بازیهای کوتاه دیگر بازیگران همچون پدر او یا پانتهآ بهرام هم چشمنواز است.
فیلمنامه با جزئیات مناسب و تعلیقهای بجا، مخاطب را تا پایان با خود همراه میسازد و هر از گاهی او را غافلگیر و شگفتزده میکند. این ریتم مناسب تا پایان حفظ میشود و از این حیث، «شنای پروانه» از فیلمهای خوشساختی همچون «متری شیش و نیم» و «مغزهای کوچک زنگ زده» هم جلوتر است.
البته یکی از اصلیترین ایرادات فیلم، «انگیزه انتقام» ضدقهرمان فیلم است که به نظر برای تلافی به شیوه که او انجام داده است، کافی نمیرسد.
شنای پروانه به رغم فضای خشن و ملتهبی که دارد، پیام مثبتی را مخابره میکند و همانطور که لبخند رضایت را از دستگیری اراذل روی لبان اهالی محل مینشاند، مخاطبانش را هم از سالن سینما راضی بیرون میفرستد.
انتهای پیام/